اشاره: مهران رجبي چهره آشنايي است كه در بسياري از فيلمهاي سينمايي و سريالهاي تلويزيوني براي مردم يادآور نقشهاي به يادماندني است. روحيه و منش و خونگرمي و خوش و بشهاي او در نگاه اول همه را مجذوب خود ميكند. ميگويد بچه جنگ و جبهه است و صد البته يك ايراني مسلمان و پايبند به اصول. در حاشيه مراسم اختتاميه هفته فيلم و عكس قم، فرصتي دست داد تا با او به گفت و گو بنشينيم،بخوانيم.
با صحبت در باره وضعيت موجود سينما شروع كنيم.
معتقدم سينما هم ميتواند به سمت تخصصي شدن پيش برود و بايد اين امر محقق شود. ما سينماي خنده، سينماي ديني، سينماي مستند، اجتماعي و … داريم و بايد به هر يك از آنها در جاي خود توجه نشان دهيم و اگر بتوانيم در زمينه تخصصي شدن موفق باشيم اين امر به پيشرفت و تعالي سينماي كشورمان در شرايط كنوني ميانجامد.
خوب ،طرح مباثي مثل "سينماي معنا گرا" راهي به سوي تخصصي شدن سينما مي تواند باشد.
بحث سينماي معناگرا منظور همان سينماي هنري است كه در آن معنا و مفهوم والايي به مخاطب عرضه شده است و عدهاي به فيلمهايي كه سابقاً به آنها هنري مي گفتند، امروز فيلمهاي معناگرا ميگويند و در اين شاخه از سينما اگر خوب به آن پرداخته شود ميتواند موجب موفقيتهاي زيادي براي ما باشد.
مهران رجبي در رسم عاشق كشون
با حركت مطلق سينما به سوي تخصصي شدن موافقيد؟
گذشته از سينما اصولاً هر رشته اي اگر تخصصي شود بسيار بهتر است و مقوله سينما هم از اين مسأله مستثني نيست. اصولاً ما بايد بدانيم جهان هيچگاه به انتها نميرسد و هر روز در حال شكوفايي جديدي است و ما بايد در اين جهان شگفتانگيز به دنبال تجربه اندوزي باشيم واز نو شدن نهراسيم. به عقيده من، تخصصي شدن سينما بايد با نگاه كارشناسانه توأم باشد تا دچار آفت نشود و با توجه به اين كه هر سينمايي ذائقه و مخاطب خاص خود را دارد، پرداختن به هر شاخهاي از آن خوب و مناسب است.
وضعيت سينماي جنگ و ديني را چطور ارزيابي ميكنيد؟
البته در هر دو گروه آثار درخشاني به منصه ظهور رسيده است. اما قبل از ورود به بحث بايد بگويم آدم ديني جهان بينتر از بقيه است و به همان ترتيب كارگردان سينماي ديني جهان بينياش وسيعتر به نظر ميرسد اما جداي از اين بحثها متأسفانه برخي از دوستان و همكاران ما به فيلمهاي ديني و معناگرايي كه در كشور ساخته ميشوند، به طعنه فيلمهاي امامزادهاي ميگويند و ميخواهند با اين كارها از ارزش اين كارهاي ارزشمند بكاهند آنها سخت در اشتباهند چرا كه ما الان ميبينيم فيلمهايي همچون بيد مجنون، ساخته مجيد مجيدي و نيز فيلم خيلي دور خيلي نزديك، ساخته رضا ميركريمي كه از مضامين ارزشي و ديني برخوردارند توانستهاند در فروش به ركوردهاي جالب توجهي دست پيدا كنند.
كيفيت ساخت فيلمهاي جنگ يا به تعبيري دفاع مقدس را در مقايسه با فيلمهاي جنگي كشور هاي ديگر چگونه ارزيابي ميكنيد؟
با توجه به اين كه سينماي جنگ ما زاييده زمان خاصي است انصافاً در اين عرصه كارهاي بسيار خوبي توليد و عرضه شد اما من معتقد هستم بسياري از فيلمهاي سينمايي كه درباره دفاع مقدس در كشور ساخته ميشود چندان براي عموم مردم و به ويژه نسل جوان جذاب و لذت بخش نيست، چون بسياري از آنها بر مبناي حرفهاي ساخته نشده است.
از سوي ديگر مشاهده ميكنيم فيلمهاي جنگي در نقاط ديگر جهان آثاري فاخر، هنري و جذاب از كار در آمده اند. حقيقت آن است كه برخي فيلمهاي سينمايي ما به طور كلي مثل همين مجموعه طنزهايي است كه گاهي پخش ميشوند كه عاري از حتي اصول اوليه طنز است.
آينده را چگونه ميبينيد؟
بنده شخصاً سينماي ايران را داراي چشمانداز بسيار روشني ميبينيم، چون عقيده ديني من اين است كشور ايران كه كشور راستيها و درستيها است هنر آن هم رو به تعالي و راستي ميرود. البته هنر در كشور ما به ويژه در عرصه سينما هنوز هم جوان است و رو به پيشرفت و شايد به همين دليل است كه بسياري ميخواهند با توطئه چيني جلوي اين رشد و پيشرفت را در كشور ما بگيرند.
ضمن اينكه وجود مشكلات و كمبودها كتمان نشدني است و اتفاقاً سختي و تنگدستي علامت و نشانه پيشرفت است. در هر صورت به طور جدي معتقدم سينماي ايران سينمايي روبه رشد است و در آينده حرفهاي زيادي براي جهانيان دارد. الان هم ميبينيم بسياري از فيلمهاي سينمايي ما در جشنوارههاي مختلف براي ما افتخار ميآفرينند و دنيا روي آنها حساب باز كرده است.
نظر شما